قلباى تیکه پاره.
مغزاى کبود.
دستای لرزون و شمعای روشن
فریاد "مرگ بر دروغگو"
و چشمایى که تا اشک بهشون خشک مى شه، دوباره مى جوشن
کاش زنده زنده تو آتیش بسوزید. کاش سرطان بگیرید و ذره ذره آب شید. کاش خاک شید، خاکستر شید و اثرى ازتون نمونه.
که لیاقت نفرین شدن رو هم ندارید.
[شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۴۶ ب.ظ]