و به خودم قول می‌دم که امسال بیشتر بنویسم.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[يكشنبه، ۱۴ فروردين ۱۴۰۱، ۱۵:۲۵]

growth

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[چهارشنبه، ۱۱ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۰۲]

...ای بسا عاقل که چون دیوانه‌ایست

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[دوشنبه، ۲۵ بهمن ۱۴۰۰، ۰۱:۲۱]

رمزش فرق داره...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[دوشنبه، ۱۸ بهمن ۱۴۰۰، ۲۰:۴۰]

بی‌سروته

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[دوشنبه، ۱۸ بهمن ۱۴۰۰، ۰۱:۳۴]

And I never minded being on my own... Then something broke in me and I wanted to go home

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[شنبه، ۲۵ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۰۰]

یاد آر.

«اما سوگ و اندوه جمعی ما هرگز پذیرفته نشد. نه آن‌طور که شایسته‌اش بود. ما فرصت نکردیم که با هم و شانه به شانه هم اشک بریزیم و سوگواری کنیم. سوگ جمعی ما در حاشیه ماند و کوچک شمرده شد. ما هرگز سوگواری نکردیم، در جمع‌های بسته‌مان، جداجدا و در تنهایی اشک ریختیم و زل زدیم به شعله‌ی لرزان شمع‌هایی که هرگز نتوانستند نقطه‌ای کوچک را در بزرگی مصیبت‌مان روشن کنند. این غم جمعی هر سال بزرگتر می‌شود، ما این غمِ بی‌عبور را هرگز فراموش نمی‌کنیم.»

این نوشته رو چند روز پیش بین نوشته‌های میس راوی خوندم و از هر سوگ‌نامه‌ای، برام آشناتر و نزدیک‌تر بود...
هنوز که هنوزه وقتی به اون روز شوم بیست و یک دی که خبر دادند کار خودشونه و همه جمع شدیم زیر سر در دانشگاه، به دعا خوندن، اشک ریختن و شمع روشن کردن -و نشونه گیری مأمورای گارد از روی پل حافظ- فکر می‌کنم، یک چیزی درونم یخ می‌زنه.

بعد اون روز ما آدم‌های دیگه‌ای شدیم. نه به خاطر اینکه تا حالا توی تاریخ، آدم بی‌گناه کشته نشده. نه به خاطر اینکه اولین بار بود. نه به خاطر اینکه جونشون عزیزتر از بقیه بی‌گنا‌ه‌هایی که زیر خاک رفتند بود.
به خاطر اینکه تک تکمون می‌تونستیم جای اون آدما بوده باشیم. به خاطر اینکه تک تکمون از همونا بودیم.
به جز اینکه فراموش نکنیم، کاری بر میاد؟

پ.ن: اسمش خودآزاری باشه یا هرچی، برگشتم و کل نوشته‌های دی نود و هشت رو از تو آرشیوم خوندم. پسر. چه روزهایی رو از سر گذروندیم و حتی یادمون نمیاد...

[جمعه، ۱۷ دی ۱۴۰۰، ۲۳:۴۱]

2021

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[يكشنبه، ۱۲ دی ۱۴۰۰، ۲۲:۱۶]

منطقه امن

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[يكشنبه، ۵ دی ۱۴۰۰، ۱۷:۳۶]

فراموشی

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
[شنبه، ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۶:۳۸]
یه جای خیلی خیلی دور.
با زیباترین و پر ستاره ترین آسمونِ ممکن.:)
Designed By Aylar          Script writing by Erfan Powered by Bayan